از زمانی که کسب و کارها به ضرورت کانال های دیجیتال پی بردند، این موضوع به یک چالش رایج برای جذب و حفظ مشتری تبدیل شده است. اما بسیاری از کسب و کار ها هنوز یک برنامه یکپارچه برای رشد و درگیر کردن موثر مخاطبان خود ندارند. آنها از ۱۰ مشکلی که در ادامه به آنها اشاره میشود دچار چالش هستند و حتی درشرایطی ممکن است به رقبای خود ببازند.در این مقاله از ادنوین به یک مسیر پیشنهادی برای ایجاد یک استراتژی در بازاریابی دیجیتال با ۱۰ روش را توضیح خواهیم داد.
چالش های خلق یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ از نگاه Smart Insight
رایج ترین چالش در دیجیتال مارکتینگ چگونگی برنامه ریزی و هدفمند کردن آن است.شاید اینطور بنظر برسد که به یک سری اطلاعات و دیتای زیاد برای شروع نیاز باشد، اما درواقع یک برنامه ریزی بهینه بهترین است. برنامه یا plan شما لازم نیست که شامل اطلاعات گسترده ای باشد، یک استراتژی پلن میتواند در ۲یا ۳ برگه A4 در یک جدول خلاصه شود.
چالش دیگر پیدا کردن مقیاس و حوزه دیجیتال مارکتینگ است. تکنیک های دیجیتال مارکتینگ فراوانی از جمله بازاریابی موتورجستجو، بازاریابی شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و…. برای بهبود تجربه دیجیتال سایت شما وجود دارد.
مسیر پیشنهادی برای ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ
چه استراتژی داشته باشید یا نداشته باشید، مهمترین موضوع در روش “فرصت، استراتژی و عمل” برای بهبود فرآیند های دیجیتال مارکتینگ کسب و کارتان، این است که بسنجید که باتوجه به پتانسیل هایی که دارید هم اکنون کجا هستید و در آینده کجا میخواهید باشید!
اما اگر شما جزو شرکت هایی هستید که هنوز استراتژی دیجیتال مارکتینگ ندارید، احتمالا این دو راه ساده جایگزین خوبی خواهند بود :
- یک برنامه بازاریابی دیجیتال اختصاصی (جدا از برنامه کلی بازاریابی) با تعیین تغییرات احتمالی، با در نظرگرفتن مبلغ سرمایه گذاری شده و درنهایت تغیر عملکرد بازاریابی دیجیتال کسب و کار شما شروع می شود.
- سپس پس از تایید، یک پلن (برنامه) بازاریابی دیجیتال یکپارچه ایجاد کنید که بخشی از برنامه کلی بازاریابی کسب و کارتان باشد در نتیجه با این برنامه ریزی فرایند دیجیتال هماهنگ شده و به بخشی از کسب و کارتان تبدیل می شود.
حال باید چه اقداماتی را پیش بگیریم ؟
بر اساس تحقیقات اکثر شرکت ها نگاهی استراتژیک به دیجیتال مارکتینگ دارند.
به همین دلیل برای مذاکره با شرکت ها، نیاز به تهیه دیجیتال پلن داریم که در دو مرحله این کار انجام می شود.
- مرحله اول: یک پلن بازاریابی دیجیتال مجزا تهیه می کنیم. در طرح بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ پلن فرصت ها و چالش های پروژه بررسی می شود و اهداف مشخص می شود و استراتژی های دیجیتال در رسیدن به آن اهداف مطرح می شوند. در واقع در این طرح بیان می کنیم که چگونه می توان روش های دیجیتال مارکتینگ را با فعالیت های دیگر کسب و کار یکسو و یکپارچه کنیم. ارائه دیجیتال
مارکتینگ پلن باعث جلب نظر مخاطب و ترغیب بیشتر به همکاری می شود.
- در مرحله دوم باید توجه کنیم که روش های دیجیتال با استراتژی های بازاریابی همسو و یکپارچه باشد. این مرحله مهم ترین قسمت کار برای توجیه شرکت هاست. و توان تطبیق فعالیت های دیجتال با فعالیت های متداول کسب و کار را به شرکت ها می دهد. اما باید توجه کرد که استراتژی های اصلی ثابت هستند و تنها روشهای دیجیتال هستند که تبیین می شوند و همسو بودن آنها با استرتژی ها بیان می شود.
۱۰ دلیل اهمیت استراتژی دیجیتال مارکتینگ در کسب و کار شما
۱- آیا در کسب و کارتان بی هدف هستید؟!
کسب و کارهای آنلاینی که استراتژی دیجیتال مارکتینگ ندارند طبعا اهداف روشن و مشخصی برای دستیابی به مشتری جدید و یا ارتباط بهتر با مشتریهای فعلی نیز نخواهند داشت. اگر شماهم اهداف ملموس و مشخصی در فرایند های بازاریابی دیجیتال خود نداشته باشید، برای دستیابی به مشتری هرچقدر هم که تلاش کنید بی فایده خواهد بود.
۲- از سهم بازار و پرسونای مخاطب هدف خود بی اطلاعید؟!
احتمالا از حجم تقاضای خدمات آنلاین در حوزه کسب و کارتان تصویر درستی ندارید؛ حتی بدتر از آن، ممکن است از سهم بازار خود (آنلاین و آفلاین) به طور کل هم بیاطلاع باشید لازم به ذکر است که نه تنها سهم هر بازاری در حوزه آنلاین و سنتی کاملا متفاوت می باشد بلکه پرسونای مخاطبان و رفتارشان در فضای آنلاین نیز متفاوت از چیزی است که در بازارسنتی میتوان دید. از این رو شما بدون داشتن تحقیقات بازار و تحلیل رقبای خود در فضای وب شکست خواهید خورد.
۳-بررسی رقبای فعلی و شروع به کسب سهم بازار
با بررسی و تحلیل رقبا میتوانید به یک اطلاعات کلی دست یابید که برای ورود به بازار آنلاین چه مقدار از منابع خود را میتوانید به بازاریابی دیجیتال خود اختصاص دهید اگربه یک راهکار تک بعدی برای تعیین استراتژی دیجیتال خود بسنده کنید آنگاه رقبا ناهار دیجیتال شما را نیز خورده اند!
۴- آیا شما یک ارزش پیشنهادی آنلاین (OVP) قدرتمند دارید؟
یک ارزش پیشنهادی ساختار یافته برای مشتریان آنلاین تان میتواند منجر به ایجاد تمایز خدمات شما برای مشتریان بالقوه شده و همچنین به حفظ مشتریان فعلیتان کمک کند. توسعه یک استراتژی بازاریابی محتوایی قوی برای خیلی از کسب و کارها شاه کلید ایجاد این تمایز و برتری است، زیرا کاربران بعضی از خدمات و سرویسها بیش از هر چیزی تشنه و جویای محتوای مربوط به نیاز خود در جستجوها، ایمیل، صفحات وب و شبکههای اجتماعی هستند.
۵- مشتریان آنلاین خود را به خوبی نمیشناسید!
بزرگترین مزیت فضای دیجیتال قابل اندازه گیری و ارزیابی بودن آن است.برای اینکه مشتری آنلاین خود را به خوبی بشناسید باید علاوه بر آمار و ارقامی که از کاربران توسط ابزارهایی مثل گوگل انالیتیکس جمع آوری و تحلیل میکنید به طور کلی رفتار کاربران را نیز مورد بررسی قرار دهید.برای پی بردن به این حقایق شما به “ابزارها سنجش بازخورد کاربر” نیاز دارید تا نقاط ضعف خود را پیدا کرده و آنها رو مرتفع کنید. یکی از ابزار هایی که به شما در تحلیل رفتار کاربر کمک خواهد کرد hotjar می باشد.
۶- شما منسجم نیستید!
متاسفانه بسیاری از فعالیتهای دیجیتال، مانند فعالیت یک آژانس تبلیغات دیجیتال که برای کمپین خاصی باشما همکاری میکند یا تحلیل یک متخصص بازاریابی دیجیتال که برای شما کار میکند، بصورت جداگانه از هم صورت میگیرند.شاید مدیریت امور در کوتاه مدت راحت باشد ولی قطعا هم کم تاثیر است و هم در دراز مدت چون در برنامه ریزی های مارکتینگ انسجامی وجود ندارد دچار مشکل خواهد شد چون این فعالیتها بخشی از برنامه بازاریابی دائمی شما بوده و نه یک کمپین موقتی و فصلی.
۷- عدم اختصاص منابع/نیروی کافی به فعالیتهای دیجیتال
یکی از مشکلات معمول فعالیت دیجیتالی کسب و کارها، عدم اختصاص نیروی انسانی خبره به هر دو بخش برنامهریزی و اجرای بازاریابی دیجیتال است و معمولا مسئولیت این فرآیند ها به عهده کارمندانی است که وظایف اصلی شان در سازمان یا شرکت کاملا متفاوت می باشد. کمبود نیروی متخصص در بخشهای مختلف این فعالیت و یا نبود دانش نیروهای موجود در یک بخش خاص از فرایند، پاسخ بهینه به نیازهای پیچیده و در حال تغییر شما را دشوار و بعضا غیرممکن میکند.
۸- اتلاف زمان و منابع برای دوبارهکاری
حتی در صورت وجود منابع کافی، ممکن است با اتلاف آنها از دستیابی به اهداف خود دور بمانید. این مشکل بیشتر در شرکتهای بزرگ مشاهده میشود که در آن بخشهای مختلف بازاریابی، هزینهی زیادی صرف به دست آوردن ابزارهای متفاوت ولی مشابه و همچنین اجرای کمپینهای مشابه با آژانسهای تبلیغاتی مختلف میشود.
۹- به اندازه کافی چابک نیستید!!
اگر فعالیت برترین برندهای آنلاین مانند آمازون، اپل، دل، گوگل و … را بررسی کنید، متوجه پویا بودن فعالیتهای دیجیتالی آنها میشوید. این برندها برای بدست آوردن جایگاه بهتر و یا حفظ برتری خود، از هر راه و ابزار جدیدی استفاده کرده و به تغییرات فضا با بالاترین سرعت واکنش نشان میدهند.
۱۰-در فرایند بازاریابی دیجیتال خود بهینه سازی ندارید!
هر شرکتی که وبسایتی داشته باشد، مطمئنا دادههای آنالیتیکس آن را هم دارد. اما کم هستند شرکتها و کسبوکارهایی که زمان کافی صرف تحلیل این دادهّها و اعمال تغییرات بر مبنای آنها را در نظر گرفته و صرف کنند. زمانی که با پیادهسازی یک استراتژی اولیه پایههای عملکرد آنلاین خود را به درستی پی می ریزید، میبایست با بهینهسازی دائمی و ایجاد تغییرات بر مبنای بازخورد حاصل شده از فعالیت اولیه به اصلاح و بهبود روند فعالیت دیجیتال خود مانند بازاریابی موتور جستجو، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی شبکه های اجتماعی و… بپردازید.
این ها ۱۰ مشکل رایجی هستند که میتوان با طراحی و پیادهسازی یه استراتژی بازاریابی دیجیتال جامع و فکر شده از وقوع آنها پیشگیری کرد.
خبر خوب این که دلایل محکم و خوبی برای پیادهسازی و اجرای یک استراتژی دیجیتال و تبدیل بازاریابی سنتی کسبوکارتان به یک بازاریابی دیجیتال وجود دارد. امروزه مثالها و نمونههای موفق زیادی از پیادهسازیهای موفق این روند در کسبوکارهای متنوع وجود دارد.